سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گريبان است
کسی سربرنيارد کرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را.
نگه جز پيش پا را ديد نتواند،
که ره تاريک و لغزان است.
وگر دست محبت سوی کس يازی،
به اکراه آورد دست از بغل بيرون؛
که سرما سخت سوزان است.

#############################################################
عشق عینک سبزی ایست که انسان با آن کاه را یونجه می بیند .

#######################################################
در شبان غم تنهایی خویش
عابد چشم سخنگوی توام
من در این تاریكی
من در این تیره شب جانفرسا
زائر ظلمت گیسوی توام
گیسوان تو پریشانتر از اندیشه ی من
گیسوان تو شب بی پایان
جنگل عطرآلود
شكن گیسوی تو
موج دریای خیال
كاش با زورق اندیشه شبی
از شط گیسوی مواج تو من
بوسه زن بر سر هر موج گذر می كردم...

+ نوشته شده در چهارشنبه 13 مرداد1389ساعت 11:3 بعد از ظهر توسط m.z |
نظر بدهید
اي تماشايي ترين مخلوق خاكي در زمين
آسماني ميشوم وقتي نگاهت ميكنم....!
.jpg)
########################################################
قایق زندگی ام را به سوی تو روانه میکنم....
######################################################
وقت سحر رسيده و مردي قمار باز-
از «برد و باختگاه» سوي خانه ميرود
اين بي ستاره مرد-
وين پاكباخته-
اندوهگين و مست بكاشانه ميرود
دلمرده ميخزد
ديوانه ميرود
***
يكماه پيش دختر مرد قمار باز-
همراه اشكها-
با حالتي نژند-
ميگفت:اي پدر!
هر روز در حياط دبستان ميان جمع-
ياران همكلاس بمن طعنه ميزنند
كاين ژنده پوش دختر غمگين چه بينواست
كس با خبر نشد
او كيست از كجاست
***
ياران همكلاس من از ساغر غرور
مستند،مست ناز
اما نصيب دختر تو سر فكند گيست
واي اين چه زندگيست؟
